دلدار و بانوش :)

عشق و خوشبختیمون ابدی

دلدار و بانوش :)

عشق و خوشبختیمون ابدی

♥ به نام خدا♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا

لَیُزلِقونَکَ بِأَبصـارِهِم

لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ

و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ

و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَـالَمین ♥

فا الهه خیر حافظا
و هو الرحمن الرحیم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

مــ♥ـــا
واسه همیشه
باهمیم

وب دیگمون:

http://6711-ta-hamishe.blogfa.com/
آرشیو اونجا کامل هست

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

چندقه پیش اس دادم بهتری؟میگه نه.کامپیوترم هنوز مشکل داره با نت بوک اومدم اینترن.کارش با اینترنته نباشه عصبیه...ولی بعد از حدو 1ماه دوندگیو بی کامپیوتری و این همه هزینه هنوز مشکل داره...اب اینک میگفتن ماهره و کامپیوترو مثه اولش میکنه نشدوووتازه این دومین نفری بود ک بردیم پیشش..اولی ک حسابی خرابکاری کرد و مادر بردش سوخت!!!!وقتی این اتفاقا میفتاد اینقد ناراحتو عصبی میشد ک توجهش بمنم کم میشد ولی...شنبه گرفتیم کیسو ولی باز با مشکل هس...فعلا بهتره.باهام حرف میزنه و اروم شده تا حدودی.خدانکنه نیچوقت باز ازیم مشکلا پیش بیاد..دوس ندارم از هم دور باشیم و ناراحت باشه..وقتی ناراحته جواب نمیده اس ام اسمو بیشتر دلم نگران میشه... امروز 4ساعت خیچ حرفی نزد:(
خداکنه مشکلش کامل حل شه و خوشحال باشه...خدا میدونم هوامونو داری..بازم کمکمون کن... 

۰ نظر ۲۴ مهر ۹۲ ، ۱۹:۲۲
بانــ♥ــوی دلدارم

بعد از کلی وقت اومدم بنویسم...مانیتورمون دو روزه روبراه شده..اومدم دوباره:) دلم گرفته حسابی.دیروز دیدم عشقمو...کلی شوق داشتم ببینمش..کلی خوشحال تر شدم دیدمش...تو راه رفتن تو تاکسی کنارش بودم بعدش کلی باهم راه رفتیم اون ساپرته که خوشکل بودو عشقم پسندیدو پیداش کردیم باز اخه اون یکی مقازه فروخته بودش...خیلی خوشحال شدیم دوتایی..خیتی گشتیم واسش یهو عشقم گفت..این همونه!بینه بقیه ساپورتل گم شده بود ولی پیداش کردیم...بعدش گرسنه شد عزیزم رفتیم پیتزاییک هوس کرده بودو گرفتیم....بعدشم من داشتم میومدم خونه که زنگ زد وایسا باهم بریم:)کلی ذوق کردم...اخه سردش بود نموند بیرون...باهم بودیم توراه.دستشم محکم گرفتم و بیشتر خوشحال شدم...
وقتی نمیتونم بیام بنویسم خیلی دلم میگیره اخه دوسدارم خاطره ها و لحظه هایی ک دوسشون دارم و با حسه دلتنگی میگذره رو واسه همیشه واسه خودمون حک کنم...این روزا سخت میگذره.بیرون رفتنم سخت شده مخصوصا که کلاسم صب افتاده و هرچی تلاش میکنم عصر باشه نمیشه:(
هفته ای یبار شاید ببینم نفسمو.همینم خیلی خوبه.از خدا ممنونم که خیییییلی جاها هوامونو داشته و داره.خیلی وقتا که بخاطر جور نشدنه شرایط یا افتادن اتفاقی کلی ناراحت شدمو گریم گرفته بعدش متوجه شدم که خدا بفکرمون بوده و نتیجه ی اون اتفاق باعث شده همه چی بهتر بشه تا حدودی...
همش عا میکنم این دوریا تموم شه زود پیش هم باشیم...دعا میکنم اون روزی که واسه همیشه پیش همیم بیاد.از خدا میخام همیشه هوامونو داشته باشه
همیشه کمکمون کنه.
لطفا برامون دعا کنید

۰ نظر ۲۴ مهر ۹۲ ، ۰۱:۱۵
بانــ♥ــوی دلدارم

مانیتورمون سوخت!!!به فنا رفت الان دو هفته ای میشه:(
خیلی حرفا داشتم بیام بنویسم ولی تمیشد...الانم با دردسر اومدم حالا حالاها گیره مانیتوریم....
شرمنده همتونم:(
دلم واسه اینجاو شما تنگ شده
دوس دارم خاطره هامو باعشقم اینجا و تو قلبم واسه همیشه ثبت کنم تا با مرورشون روزای خوبی ک خدا بهمون هدیه میده رو
ببینمو جاودانه باشه

ممنونم خدا ک همه جوره هوامونو داری...

امروز صب عشقم کامپیوترشو ک چند ماهه بهم ریخترو برد واسه تعمیر..منم 11تا 12ونیم کلاس بودم جورش کردیم ک با هم برگردیم...
تا 1ربکم دوستم پیشم بود 1اتوبوس اومد ساعت 1ورب رسیدم پیششو با هم اومدیم...1و33 دقه خونه بودم
خیلی خوب بود دیدمش..ممنونم خدا...الانم دلخوره عصبیه ک اس ام اسشو دیر جواب دادم...کاش زود اروم شه.....

اگ باز دیر اومدم بیاین پیشما منو یادتون نره هاااا..مانیتورمون سوخته خب...
برامون لطفن دعا کنید 

۰ نظر ۰۸ مهر ۹۲ ، ۱۷:۲۲
بانــ♥ــوی دلدارم