دلدار و بانوش :)

عشق و خوشبختیمون ابدی

دلدار و بانوش :)

عشق و خوشبختیمون ابدی

♥ به نام خدا♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا

لَیُزلِقونَکَ بِأَبصـارِهِم

لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ

و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ

و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَـالَمین ♥

فا الهه خیر حافظا
و هو الرحمن الرحیم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

مــ♥ـــا
واسه همیشه
باهمیم

وب دیگمون:

http://6711-ta-hamishe.blogfa.com/
آرشیو اونجا کامل هست

۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

سفر شمالش جور شد..خیلی دلم میخاد میشد منم باهاش و کنارش باشم..خسته شدم از این همه دوری..دلم میخاد همیشه پیش هم بودیم...یعنی میشه یه روزی دوتایی بریم سفر؟میشه روزا و شبا رو باهم بگذرونیم؟:(( خدایا دیشب بمن گفت نظرش عوض شده..خدایا کمکم کن نذارم این حس ازین بیشتر بشه...کمک کن تا بتونم همیشه انرژی و انگیزه باشم براش..خدایا دلم خستس از این همه فاصله و دوری...کی میشه همه چیز خوب و شه همیشه پشت و کنار هم باشیم..خدایا مارو همیشه واسه هم نگه دار من نمیتونم عشقشو نداشته باشم...خودت میدونی چقدر دوسش دارم...کاش بشیم عین همون روزا اون مرد عاشق و پررررره احساس من باشه،مردی ک عشق من توو دنیا براش همه چیزه و واسه بودنامون و دوتاییامون همه کار میکنه..منم بشم همون دختری ک از ابراز عشقشو حرفاش و کاراش و انرژیش همه وجودم بیشترپره عشق میشه و بخودم میبالم که خوشبخت ترین دخترم....فقط خودمونیم و هیشکی اهمیتی نداره...خودمون همه کس همیم...دوست،عشق،یار،همدم،همراز،هم نفس....خدایا اسما و دعاهامو ببین...دوست دارم خدا...

۰ نظر ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۰۱:۰۹
بانــ♥ــوی دلدارم

دیشب بعده دیدنش با مامان رفتم بیرون..مامان غیر مستقیم یه حرفایی زد که امیدوارم واقعیت نباشه..خلاصش و چیزی که من از حرفای غیر مستقیمش که می‌خواست نگه دقیقا تو اینجوری بودی و میگفت واسه دوستش اتفاق افتاده..فهمیدم که یکی از فامیلا ما رو دیدن...:(( حالا چه خاکی بسرم کنم نمیدونم...ما هنوز یمدت طول میکشه کارامون تا عشقم بتونه بیاد...دیگ باید خوب حواسم جمع باشه:( هرجایی نمیرفتیم باهم ازین به بعد ازونم محدودتر میشه..کاش همون سه سال پیش شده بود و اون اتفاقا نمی افتاد...دوستی که نامردی کرد و همه چیزو ریخت بهم باعث شد تحقیر شیم و توو دید بابا عشقم بد شه و همه چیز رنگ دیگه ای بگیره...:( کاش هیچوقت اعتماد نمیکردم به بعضی آدما درعوضش میشد الان نترسیم و جلوتر باشیم...

خدایا کمک کن بریم جلوپیش رفت کنیم و نشون بدیم همه چیز راسته و عشقِ واقعی...

۰ نظر ۲۹ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۴۷
بانــ♥ــوی دلدارم

بعد از حدود 6ماه نشدن و 4ماهی که دوبار شد برم پیشش بالاخره سه،شنبه هفته پیش شد و رفتم پیشش:) یه ساعت و نیم شد،کم بود ولی کلی انرژی گرفتم..کلی عملیات داشتیم تا بشه بریم پیش هم...خوشحالحم که شد...

۰ نظر ۲۹ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۳۹
بانــ♥ــوی دلدارم

بعد از کلی مساله که پیش اومد و خیالم داشت راحت میشد ک بیشتر پیشمه و نمیره سفر امروز مصمم بود که ببلیط بگیره واسه خودش و دوستش..گفت خیلی اصرار میکنه واسه رفتن منم بخاطر اون میرم..رفتیم علم و بلیط گرفتیم کارتش جامونده بود خونه فک کردم نمیگیره ولی شد و گرفت..بقیشم فردا قرار شد ببره..بعدش رفتیم گشت زدیم یکم راه رفتیم و شام خوردیم..

۰ نظر ۲۱ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۲۱
بانــ♥ــوی دلدارم