خرید و کنارت بودن
امروز قرار شد باز پایانه همو ببینیم.رفتیم خرید شلوار و کلی شلوار پرو کرد و همه وقتمون اونجا گذاشتوشلوارا قشنگ بودن ولی طول کشید تا باب میلش پیدا شد. تا 9 اونجا بودیم وقتی میخواستیم حساب کنیم فروشنده به دلدار گفت شما خودت خوشتیپ و خوش سلیقه ای.قربونش برم.حرکت کردیم سمت 4راه.گفت فروشنده گفت خوشتیپی منم گفتم گفت خوش سلیقه ام هستی و هم زمان به خودم اشاره کردم.کللی خندیدیم و گردنبد خوشکلتم که گفته بودی میارمس واست.وسطای راه از جیبت درآوردی و دادی بهم.گفتم وااای مری عزیزم.خیلی قشتگه.گفتی قابلتو نداره.رفتیم و رفتیم تا رسیدیم 4راه و نشستیم رو اون صندلی توو 4راه و یکم حرف زدیم از داداشت که اومده بود و مشکلای خونه که سر و صدا و شلوغی بود..اون وسطا یه شوخی هم کردیم و خندیدیم.با اون اداهای قشنکی که میای برام بیشتر خندیدیم..خداروشکر که امروزم تونستم پیشت باشم و وقتم باتو بگذره..گفتی امشبم فوتباله برم ببینم تو هم برو که دیر نرسی.یه دست محکم بهت دادم و خداحافظی کردیم و با نگاه به چشلت و لبخند به لبات من رفتم تاکسی گرفتم واسه خونه و توهم رفتی خونه بعد از پیاده روی تا پایانه با تاکسی
ممنونم خدا
ببینم آقاتون چقد خوش سلیقه س:)
شکلک بدجنسی