دلدار و بانوش :)

عشق و خوشبختیمون ابدی

دلدار و بانوش :)

عشق و خوشبختیمون ابدی

♥ به نام خدا♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا

لَیُزلِقونَکَ بِأَبصـارِهِم

لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ

و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ

و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَـالَمین ♥

فا الهه خیر حافظا
و هو الرحمن الرحیم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

مــ♥ـــا
واسه همیشه
باهمیم

وب دیگمون:

http://6711-ta-hamishe.blogfa.com/
آرشیو اونجا کامل هست

من و یار

چهارشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۳۴ ق.ظ

امروز قرار گذاشتیم ببینیم همو:) امروز میخاسم برم بازار ولی یایا رسوندم پایانه.یکم دیر شد.7ونیم رسیدم..وقتی رسیدم زنگ زدم به ایمان و دیدم توو راهه پس منتظر شدم تا اومد و از فرعیا رفتیم کلی سربه سرِ هم گذاشتیم و خندیدیم..بعدش رفتیم مغازهه که کپسول اکسیژن دیدیم وقیمت کردیم دیروز اسمشو پیدا کنیم و به پریسا بگیم.رفتیم و رفتیم آخر رفتیم چار راهه.س.س  و سوار خط شدیم تا اتوبوس گردی کنیم ولی نشد پیشِ هم بشینیم..خیلی ترافیک بود پیاده شدیم و سوار خطی شدیم که برگرده سمتِ زرگ بازم جا نبود کلی له شدیم..بازم کلی ترافیک بود و قفل شده بود خیابونا..خیلی حال گیریه مخصوصا ک سرپا باشی..خوب بود پیشِ هم بودیم ..کاش بازمم خونمون نزدیک بود..مسیرمون یکی بود..اون رفت و منم رفتم پیاده و تاکسی گرفتم و اومدم..امشب شبِ سختیه..

۹۵/۰۵/۲۰
بانــ♥ــوی دلدارم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">