شب آرزوها بود پنجشنبه...خیلی آرزو کردم..واسه تو واسه خودم..واسه خونوادم واسه مامانتو خودمون واسه خیلی از کسایی که میشناسیمشون....از ته دلم سلامتیتو خواستم سربلندیتو جلو خونوادم و سربلندیمون..رسیدنمون بهم...خوشبختیمون و موندنمون...دونستن قدرهم و سلامتیه بابامو بهتر شدنه شرایطش و،شرایطمون...واسه مامانت واسه هممون...همشونو با اشک توو ذهنم تصور کردم...خدا ممنونم واسه همه خوبیات و همه هوا داشتنات...کنارمون بمون خدامون...هوامونو بازم داشته باش...همیشه بهت ایمان دارم...تمهامون نذار:*