سفر شمالش جور شد..خیلی دلم میخاد میشد منم باهاش و کنارش باشم..خسته شدم از این همه دوری..دلم میخاد همیشه پیش هم بودیم...یعنی میشه یه روزی دوتایی بریم سفر؟میشه روزا و شبا رو باهم بگذرونیم؟:(( خدایا دیشب بمن گفت نظرش عوض شده..خدایا کمکم کن نذارم این حس ازین بیشتر بشه...کمک کن تا بتونم همیشه انرژی و انگیزه باشم براش..خدایا دلم خستس از این همه فاصله و دوری...کی میشه همه چیز خوب و شه همیشه پشت و کنار هم باشیم..خدایا مارو همیشه واسه هم نگه دار من نمیتونم عشقشو نداشته باشم...خودت میدونی چقدر دوسش دارم...کاش بشیم عین همون روزا اون مرد عاشق و پررررره احساس من باشه،مردی ک عشق من توو دنیا براش همه چیزه و واسه بودنامون و دوتاییامون همه کار میکنه..منم بشم همون دختری ک از ابراز عشقشو حرفاش و کاراش و انرژیش همه وجودم بیشترپره عشق میشه و بخودم میبالم که خوشبخت ترین دخترم....فقط خودمونیم و هیشکی اهمیتی نداره...خودمون همه کس همیم...دوست،عشق،یار،همدم،همراز،هم نفس....خدایا اسما و دعاهامو ببین...دوست دارم خدا...