دلدار و بانوش :)

عشق و خوشبختیمون ابدی

دلدار و بانوش :)

عشق و خوشبختیمون ابدی

♥ به نام خدا♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا

لَیُزلِقونَکَ بِأَبصـارِهِم

لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ

و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ

و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَـالَمین ♥

فا الهه خیر حافظا
و هو الرحمن الرحیم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

مــ♥ـــا
واسه همیشه
باهمیم

وب دیگمون:

http://6711-ta-hamishe.blogfa.com/
آرشیو اونجا کامل هست

خدایا محتاجیم...

يكشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۴۷ ب.ظ

دیشب بعده دیدنش با مامان رفتم بیرون..مامان غیر مستقیم یه حرفایی زد که امیدوارم واقعیت نباشه..خلاصش و چیزی که من از حرفای غیر مستقیمش که می‌خواست نگه دقیقا تو اینجوری بودی و میگفت واسه دوستش اتفاق افتاده..فهمیدم که یکی از فامیلا ما رو دیدن...:(( حالا چه خاکی بسرم کنم نمیدونم...ما هنوز یمدت طول میکشه کارامون تا عشقم بتونه بیاد...دیگ باید خوب حواسم جمع باشه:( هرجایی نمیرفتیم باهم ازین به بعد ازونم محدودتر میشه..کاش همون سه سال پیش شده بود و اون اتفاقا نمی افتاد...دوستی که نامردی کرد و همه چیزو ریخت بهم باعث شد تحقیر شیم و توو دید بابا عشقم بد شه و همه چیز رنگ دیگه ای بگیره...:( کاش هیچوقت اعتماد نمیکردم به بعضی آدما درعوضش میشد الان نترسیم و جلوتر باشیم...

خدایا کمک کن بریم جلوپیش رفت کنیم و نشون بدیم همه چیز راسته و عشقِ واقعی...

۹۴/۰۶/۲۹
بانــ♥ــوی دلدارم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">