دلدار و بانوش :)

عشق و خوشبختیمون ابدی

دلدار و بانوش :)

عشق و خوشبختیمون ابدی

♥ به نام خدا♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا

لَیُزلِقونَکَ بِأَبصـارِهِم

لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ

و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ

و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَـالَمین ♥

فا الهه خیر حافظا
و هو الرحمن الرحیم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

مــ♥ـــا
واسه همیشه
باهمیم

وب دیگمون:

http://6711-ta-hamishe.blogfa.com/
آرشیو اونجا کامل هست

تولدم

پنجشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۳۹ ق.ظ

متاسفانه تولدم 5شنبه بود و نتونستم ببینم ایمانمو..:( صبح مامان گفت که میخان برام تولد بگیرن و مامان بزرگ و خاله ها میان اینجا..خیلی دلم گرفت که نمیبنم ایمانمو و هم خوشحال بودم که تصمیم گرفته بودن سوپرایزم کنن و تولدم و جشن بگیرن:) ظهر بابا با کیک و غذاهایی که واسه شام گرفته بود از در اومد توو و تولدمو تبریک گفت:) اون خوشجالی که توو چهرش بود خیلی حس خوب گرفتم...

برعکس.روز تولدم زیاد حال خوبی نداشتم.کلی تنبلی کردم و خابیدم تا حدود 4ونیم بعدش کم کم خونه رو اماده کردیم تا مهمونا برسن. بعدم خودمون اماده شدیم..خاله کوچیکمم که رسید تولد شروع شد...

ولی اینک تو کنارم نبودی خیلی حس میشد..دلم پیشِ تو بود..کاش بودی پیشم..تولدِ خوبی بود..شب هم خاله کوچیکم و دختر خالم موندن خونمون.


غربت آن است که 

با جمعی و  جانانت نیست...

۹۵/۰۶/۱۱
بانــ♥ــوی دلدارم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">