من و یار
چهارشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۳۴ ق.ظ
امروز قرار گذاشتیم ببینیم همو:) امروز میخاسم برم بازار ولی یایا رسوندم پایانه.یکم دیر شد.7ونیم رسیدم..وقتی رسیدم زنگ زدم به ایمان و دیدم توو راهه پس منتظر شدم تا اومد و از فرعیا رفتیم کلی سربه سرِ هم گذاشتیم و خندیدیم..بعدش رفتیم مغازهه که کپسول اکسیژن دیدیم وقیمت کردیم دیروز اسمشو پیدا کنیم و به پریسا بگیم.رفتیم و رفتیم آخر رفتیم چار راهه.س.س و سوار خط شدیم تا اتوبوس گردی کنیم ولی نشد پیشِ هم بشینیم..خیلی ترافیک بود پیاده شدیم و سوار خطی شدیم که برگرده سمتِ زرگ بازم جا نبود کلی له شدیم..بازم کلی ترافیک بود و قفل شده بود خیابونا..خیلی حال گیریه مخصوصا ک سرپا باشی..خوب بود پیشِ هم بودیم ..کاش بازمم خونمون نزدیک بود..مسیرمون یکی بود..اون رفت و منم رفتم پیاده و تاکسی گرفتم و اومدم..امشب شبِ سختیه..
۹۵/۰۵/۲۰