یه صبح دیگه باهم:)
شنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۴۲ ب.ظ
شنبه ها خوشبختانه صب کلاس دارم.تربیت بدنی..واسه این که بشه خودمو به یار برسونم به جا 9.45 تا 11.15 که کلاس بود 8 تا 9ونیم رفتم استثنا
وقتی رسیدم آزمایشگاه هنوز نرسیده بود..یکم منتظر شدم..بعد از یرب رسید و گفت حواسش نبوده و صب آزمایششو هدر داده..:) یه شیشه کوچیک آب خورد ولی جواب نگرفتیم..رفتیم توو فرعیای اطراف یکم قدم زدیم و دیالوگای بزنگاه و مرور میکردیم اینجوری بودیم:)
یرب بعد که دیگ فک کنم 10ونیم شده بود رفتیم و جش کرد توو شیشه بزور و تحویل دادیم..
بازم رفتیم سمت کسری ولی صبونش تموم شده بود..ساعت 11 بود فک کنم...دیگ مثه ضایه ها رفتیم بیرون و از کوچه های روبروش رفتیم توو برق و پیاده رفتیم تا سر 20 متری و وایسادیم تا خط 1 اومد و رفتیم خونه...روز خوبی بود:) کنار عچلو کلی خوش گذشت اونم صببببب:)
۹۴/۱۲/۰۸