دلدار و بانوش :)

عشق و خوشبختیمون ابدی

دلدار و بانوش :)

عشق و خوشبختیمون ابدی

♥ به نام خدا♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا

لَیُزلِقونَکَ بِأَبصـارِهِم

لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ

و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ

و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَـالَمین ♥

فا الهه خیر حافظا
و هو الرحمن الرحیم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

مــ♥ـــا
واسه همیشه
باهمیم

وب دیگمون:

http://6711-ta-hamishe.blogfa.com/
آرشیو اونجا کامل هست

یه صبح دیگه باهم:)

شنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۴۲ ب.ظ

شنبه ها خوشبختانه صب کلاس دارم.تربیت بدنی..واسه این که بشه خودمو به یار برسونم به جا 9.45 تا 11.15 که کلاس بود 8 تا 9ونیم رفتم استثنا

وقتی رسیدم آزمایشگاه هنوز نرسیده بود..یکم منتظر شدم..بعد از یرب رسید و گفت حواسش نبوده و صب آزمایششو هدر داده..:) یه شیشه کوچیک آب خورد ولی جواب نگرفتیم..رفتیم توو فرعیای اطراف یکم قدم زدیم و دیالوگای بزنگاه و مرور میکردیم اینجوری بودیم:)

یرب بعد که دیگ فک کنم 10ونیم شده بود رفتیم و جش کرد توو شیشه بزور و تحویل دادیم..

بازم رفتیم سمت کسری ولی صبونش تموم شده بود..ساعت 11 بود فک کنم...دیگ مثه ضایه ها رفتیم بیرون و از کوچه های روبروش رفتیم توو برق و پیاده رفتیم تا سر 20 متری و وایسادیم تا خط 1 اومد و رفتیم خونه...روز خوبی بود:) کنار عچلو کلی خوش گذشت اونم صببببب:)

۹۴/۱۲/۰۸
بانــ♥ــوی دلدارم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">